تصلا-محمدحسین برخوردار، عضو سابق اتاق بازرگانی ایران و هیئت مدیره سام الکترونیک با بیان اینکه صادرات کالا به عراق و روسیه لزوماً به معنای کیفیت بالای لوازم خانگی ایرانی نیست، گفت: این اتفاق را نباید به اسم دستاورد در نظر گرفت. سیاست چین در حوزه تولید لوازم خانگی با تیراژ بالا، اما کیفیت پایین است. البته چینیها در این مسیر خوششانس هم بودند. چنانکه آمریکاییها و اروپاییها برای دستیابی به نیروی کار ارزان، دانش و تکنولوژی لوازم خانگی خود را به رایگان در اختیار چینیها قرار دادند و در واقع در اینجا یک سرقت تکنولوژی و مهندسی معکوس اتفاق افتاد که اکنون چینیها خود را بهعنوان صاحب تکنولوژی در جهان معرفی میکنند. البته این کشور از ظرفیت جمعیتی خود هم به نحو احسن بهره برد و بیشترین استفاده را از این موضوع کرد. ایران نیز بهرغم اینکه با جمعیت حدود ۸۴ میلیون نفری، از این نظر هفدهمین کشور بزرگ جهان به شمار میرود، اما سیستم آموزشی و پرورشی به سمتی پیش رفته که همه افراد قصد دارند دکتر و مهندس شوند و تربیت تکنسین گویا معنایی ندارد.
برخوردار افزود: به همین ترتیب است که شغلها ارزشگذاری میشوند و گویا هر شخص که تحصیلات بالاتری دارد باید از منزلت اجتماعی بیشتری هم برخوردار باشد. شرایط بهگونهای پیش رفته که اکنون در خیابان شخصی را «دکتر» خطاب قرار دهیم، شاید نیمی از جمعیت حاضر در خیابان درصدد پاسخگویی برآیند. حال اگر ما هم قصد داریم کشوری صنعتی باشیم و خود را بهعنوان صادرکننده معرفی کنیم، در حوزۀ آموزش هم باید به پرورش تکنسینهای حرفهای اهمیت دهیم. نام فروش کالا به سوریه و عراق را که نباید صادرات گذاشت. اگر صادراتی هم صورت بگیرد بدین معنا نیست که به دلیل کیفیت بالای محصولات ایرانی، عراقیها و سوریها شیفته تولید لوازم خانگی ایران شدهاند. گاه اصلاً در قبال فروش این کالاها، ایران پولی دریافت نمیکند و اگر هم پولی مبادله شود، به ریال و دینار است که تأثیری بر منابع ارزی کشور ندارد. نقد دیگر به وزرایی است که سکاندار وزارت صمت میشوند.
وی ادامه داد: چرا این افراد به تحقیق و توسعه اهمیت نمیدهند؟ در حالی که آموزش تکنسینها باید از کودکستان آغاز شود و یک کودک باید نسبت به اندازهها آگاه باشد. میتوان آنها را به بازدید میدانی کارخانجات برد تا علاقه و استعداد آنها شکوفا شود؛ نه اینکه هر سال یک سری دروس تکراری به آنها آموزش داده شود و در پایان با یک امتحان کتبی، محصلان وارد مقطع جدید شوند. این فقط بخشی از ماجراست، رهایی از وابستگی به خارج و داشتن عِرق ملی نیز با شعار و اجبار، شدنی نیست، بلکه در همین مدارس و دانشگاهها باید افرادی دلسوز را تربیت کرد که بتوانند خودکفایی و خوداتکایی را رقم بزنند. متأسفانه بیشتر تولیدکنندگان صرفاً به فکر سود مالی خود هستند و برای دستیابی به این هدف ممکن است کیفیت، ایمنی، خدمات پس از فروش و … را قربانی کنند. در بازاری هم که رقابت جدی وجود نداشته باشد، مشخصاً میتوانند کالای کمکیفیت را با قیمت بالا بفروشند.
هزینه بهکارگیری پنل در تلویزیونهای ایرانی بیشتر از قیمت نهایی تلویزیونهای خارجی
این فعال اقتصادی گفت:اکنون بازار لوازم خانگی ایران به سمتی پیش رفته که هزینه بهکارگیری پنل در تلویزیونهای ایرانی بیشتر از قیمت نهایی تلویزیونهای خارجی رقم میخورد. از این رو در یک بازار مشترک، تلویزیون ایرانی که کیفیت پایینتری دارد با قیمت بالاتری عرضه میشود؛ آیا در این شرایط میتوان ادعای بازار رقابتی آن هم با برندهای کرهای داشت؟ متأُسفانه اقتصاد ایران با بیماری شعارزدگی دست و پنجه نرم میکند و تا زمانی که دست از شعار برنداریم و به سمت واقعبینی پیش نرویم، نمیتوان امید به این بازار داشت.
مانعزداییها و پشتیبانیها در صنعت لوازم خانگی
عضو سابق اتاق بازرگانی ایران و هیئت مدیره سام الکترونیک در مورد مانعزداییها و پشتیبانیها در صنعت لوازم خانگی در سال ۱۴۰۰ گفت: به نظر میرسد که باید یک همبستگی ملی صورت بگیرد تا تولیدکنندگان و مردم به این موضوع پی ببرند که اقتصاد به تک تک ارزهای یک دلاری موجود در مملکت احتیاج دارد. نباید ارز از کشور خارج شود و بحث توسعه و تحقیق را به اجرا بگذارند. متأسفانه برنامهها بیش از آنکه باید، متکی به دولتهاست. بهعنوان مثال اکنون دیگر همه در انتظار تغییر دولت روحانی و روی کار آمدن دولت جدید هستند.
برخوردار افزود: اکثراً نیز بر این عقیده استوارند که دولت جدید، تمامی برنامههای هشت سال اخیر را کنار گذاشته و استراتژیهای خود را به اجرا خواهد گذاشت. اتفاقی که در چهار دهه اخیر هم رخ داده و تازگی ندارد. در چنین سیستمهایی افرادی هم که دلسوزانه کار میکنند با نگاه سیاسی از نظام تصمیمگیری خارج میشوند و فردی که همنظر سایر افراد است، جایگزین او میشود. متأسفانه صنایع و اقتصاد ایران درگیر سیاستزدگی شدهاند و کمتر کسی به بهبود تولید و توسعه اقتصاد میاندیشد. ما در آلمان که دوره کارآموزی را میگذراندیم، تکنسینها و کارمندها در زمان نهار هم درباره کار صحبت میکردند و مقالات جدید را با یکدیگر درمیان میگذاشتند.
وی ادامه داد: اما در ساختار اداری ایران، درباره تمامی اتفاقات اعم از فوتبال، انتخابات، بورس و … صحبت میشود، جز درباره کار و تولید. وزارت صمت هم در پایان سال آماری منتشر میکند که در سال ۱۵ میلیون قلم لوازم خانگی تولید شده و تولیدکنندگان در باد این آمار میخوابند. در حالی که دیگر درباره اینکه این ۱۵ میلیون چه کالاهایی بودند و از چه قطعاتی در ساخت آنها استفاده شده، صحبت نمیشود. دیگر مانع موجود سیستم سنتی است که در صنایع ایران وجود دارد؛ در حالی که با راهاندازی دولت الکترونیک میتوان مانعزدایی جدی انجام داد. بهعنوان مثال امروز اگر کسی بخواهد پروانه ساخت و تولید لوازم خانگی بگیرد، در یک دالان پرپیچ و خمی گیر میکند که اغلب عطای راهاندازی کسبوکار را به لقایش میبخشند.
سوداگران و واسطهها مشمول پرداخت مالیات نمیشوند
این فعال اقتصادی افزود:همچنین نظام مالیاتگیری نیاز به یک اصلاح ساختار اساسی دارد. در حالی که دولت در زمان کرونا تولیدکنندگان را مجبور به تعطیلی کسبوکار میکند، اما ترجیح میدهد از فشار مالیاتی خود نکاهد. هچنین هیچگاه سوداگران و واسطهها مشمول پرداخت مالیات نمیشوند، اما این تولیدکنندگان هستند که باید جور آنها را بدهند. نکته مهمتر آنکه وقتی شخصی بهعنوان وزیر صمت معرفی میشود، باید در ابتدا از او پرسید که تا حالا چند کارخانه را اداره کرده است؟ از دولت آتی انتظار میرود حداقل در معرفی وزیران به تخصص آنها اهمیت دهد. نه اینکه افرادی را سر کار بگذارد که صرفاً به دنبال منافع حزبی و گروه باشند و برایشان رضایت بالادستیها بر هر تولید و پیشرفتی ارجحیت پیدا کند.