تصلا-حتما شما هم بارها با تصاویر و ویدئوهای متعدد نیکی کریمی، بازیگر و کارگردان سینما، در بیلبوردهای تبلیغاتی و آگهی‌های تلویزیونی مواجه شده‌اید.
گویا این روزها سفیر برندهای مختلف شدن صرفه بیشتری نسبت به فیلم‌های سینمایی دارد. اما یک انتخاب اشتباه در پروژه‌های تجاری می‌تواند تمام سوابق هنری یک بازیگر و کارگردان را به سیاهه‌ای تبدیل کند که پاک‌کردن آن دیگر امکان‌پذیر نباشد.
کریمی که در سال ۱۳۶۹ با حضور در فیلم عروس نوید ظهور یک پدیده در سینمای ایران را می‌داد، با نقش‌آفرینی در فیلم‌های کارگردانانی چون داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی، مسعود کیمیایی و … توانایی‌های خود را در عرصه بازیگری به رخ همگان کشید.
ساخت فیلم آتابای نشان می‌داد نیکی کریمی در آغاز چهارمین دهه فعالیت هنری خود در حوزه کارگردانی نیز به اوج پختگی رسیده است.
فروش اعتباری ۳۰ساله
اما حضور اولین ستاره زن سینمای ایران پس از انقلاب در یک تبلیغ تلویزیونی حالا می‌تواند سه دهه فعالیت او را هم تحت تاثیر قرار دهد.
گرچه فعالیت سلبریتیها در حوزه بازرگانی و مارکتینگ سال‌هاست جریان دارد و حتی در عرصه جهانی یک تجارت مهم به حساب می‌آید، اما افراد معروف در دنیا با حساسیت ویژه‌ای خود را سفیر یا مبلّغ یک برند معرفی می‌کنند.
به‌عنوان مثال دیوید بکهام، اسطوره فوتبال انگلستان که از محبوبیت جهانی برخوردار است، حتی در تیم‌های متمول پاریس‌سن‌ژرمن، رئال مادرید و منچستر یونایتد هم درآمدی را که امروز از راه تبلیغات کسب می‌کند، نداشت.
اما کمتر کسی به یاد دارد که بکهام اعتبار خود را صرف برندی کند که وجاهت قانونی آن زیر سوال است.
یا کریستیانو رونالدو که با ۴۵۷ میلیون فالوئر در اینستاگرام، غول شبکه‌های اجتماعی شناخته می‌شود، در مسابقات یورو ۲۰۲۰ حتی حاضر نشد در میز کنفرانسی که کوکاکولا اسپانسر آن بود به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد.
تنها به این دلیل که آب را نوشیدنی بهتری نسبت به یکی از محبوب‌ترین نوشابه‌های جهان می‌داند.
برخی تحلیلگران حتی زیان چهار میلیارد دلاری کوکاکولا را بی‌ارتباط با این اقدام رونالدو نمی‌دانند.
همکاری با دوو؛ فعالیتی پرریسک
حال به نظر می‌رسد سلبریتی‌های ایرانی معیار و ترازوی مشخصی برای حضور در تبلیغات برندهای مختلف ندارند. به همین دلیل است که معرفی نیکی کریمی به‌عنوان سفیر دوو، فعالیتی پرریسک در کارنامه این بازیگر و کارگردان مطرح سینما شناخته می‌شود.
چراکه اواخر بهمن سرانجام خبرگزاری تسنیم گزارش داد که معاونت حقوقی وزارت صنعت درج برند دوو روی محصولات ایرانی را غیرقانونی می‌داند. بنا بر اعلام این نهاد دولتی، برای حفظ حقوق مصرف‌کنندگان نباید این‌گونه اقدامات گمراه‌کننده صورت گیرد و لازم است محصول داخلی با نام ایرانی وارد بازار شود.
آیا نیکی کریمی از چنین موضوعی اطلاع دارد؟
تقلب از دست رقیب
از سوی دیگر، به نظر می‌رسد روی‌آوردن دوو به استراتژی سلبریتی‌مارکتینگ تقلیدی از روی برند رقیب باشد.
پس از آنکه امرسان تصمیم گرفت محصولات خود را توسط لیلا حاتمی به مصرف‌کنندگان معرفی کند، دوو نیز برای عقب‌نماندن از رقیب خود به این متد تبلیغاتی روی آورد.
البته گروه صنعتی انتخاب پیش از این برای تبلیغات اسنوا از بازیگرانی همچون محسن کیایی کمک گرفته بود. اما اکنون مانور تبلیغاتی خود را روی دوو گذاشته است.
شاید استفاده از سلبریتیها در این سطح برای تبلیغات در ایران ایده‌ای جذاب و نو باشد، اما باید این موضوع را هم در نظر گرفت که طرفداران این بازیگران قطعا ترجیح می‌دهند بازیگر محبوب خود را در قاب سینما مشاهده کنند تا در تبلیغاتی که گاه سناریوی خاصی هم ندارند.
مخاطبانی که نیکی کریمی را با نقش سارا و لیلا حاتمی را با نقش لیلا در چهارگانه داریوش مهرجویی به یاد می‌آورند، از تماشای آن‌ها در تبلیغات تلویزیونی جا می‌خورند.
سلبریتی‌مارکتینگ در ایران مؤثر است؟
از سوی دیگر، تا به حال مدیران تولیدکنندگان لوازم خانگی از خود پرسیده‌اند که همکاری با بازیگران مطرح چه تاثیری بر میزان فروش محصولاتشان گذاشته است؟
هاتف سروش، مدیر روابط عمومی دوو، در اظهارات اخیر خود، نیکی کریمی را یکی از موفق‌ترین و محبوب‌ترین بازیگران سینمای ایران خواند و گفت: کارنامه درخشان او چه در حوزه بازیگری و چه در حوزه کارگردانی باعث شده تا جایگاه بسیار خوبی در میان مردم ایران داشته باشد.
اما این پرسش مطرح است که مدیران دوو چه متر و معیاری را در اختیار دارند که می‌توانند میزان محبوبیت بازیگران را بسنجند؟
شاید نیکی کریمی نزد گروهی از مخاطبان سینما محبوب باشد، اما آیا متقاضیان بازار لباس‌شوئی هم جزو طرفداران او محسوب می‌شوند؟ آیا صرف محبوبیت باعث می‌شود که طرفداران این بازیگر بدون توجه به کیفیت تولید و خدمات، چشم‌بسته اقدام به خرید کالایی کنند که حدود ۱۵ میلیون تومان قیمت دارد؟
همچنین چه کسی تضمین می‌کند که کارنامه موفق یک بازیگر یا کارگردان در حوزه تبلیغات هم تکرار شود؟
حتی حمید نعمت‌ا… که آثار فاخری در تلویزیون و سینمای ایران از خود بر جای گذاشته، با ورود به این عرصه مورد هجمه شدید مخاطبان و منتقدان قرار گرفت.
طرفداران نیکی کریمی چه می‌گویند؟
حالا به نظر می‌رسد نوبت به نیکی کریمی رسید. او که تیزر تبلیغاتی دوو را در صفحه اینستاگرامی خود به اشتراک گذاشت، کافی است نگاهی به نظرات مخاطبانش در زیر همین پست داشته باشد. نظراتی که نشان می‌دهد حداقل دوو برند مناسبی برای تبلیغ یا حمایت از تولید داخلی نیست.
این‌ها تعدادی از کامنت‌های طرفداران نیکی کریمی است. اکثر کامنت‌های این پست مربوط به افرادی است که حضور نیکی کریمی در آگهی‌های دوو را غیرقابل باور می‌دانند. برخی از این افراد نیز معتقدند که نباید کارنامه کاری را قربانی مسائل مالی کرد.
اما اگر از اثربخشی تبلیغات توسط کریمی بگذریم، برخی مخاطبان اساسا نقدی به حضور این بازیگر در آگهی‌های بازرگانی ندارند. اما معتقدند که این تبلیغات باید متناسب با فعالیت‌ها و البته سبک زندگی وی باشد.
در این بین تیر نقد گروهی هم خود دوو را هدف قرار داده است. این افراد که احتمالا مصرف‌کننده لباسشوئی‌های دوو بوده‌اند، کارآیی این محصول را زیرسوال می‌برند.
اما شاید درست‌ترین کامنت را این مخاطب گذاشته است. کامنتی که به درستی به جعلی‌بودن برند دوو اشاره دارد و می‌گوید اساسا این برند وجود خارجی ندارد که حالا عده‌ای در ایران آن را تبلیغ هم می‌کنند.
دوو برندی خارجی است؟
طبیعتا تبلیغ برندی خاص توسط یک هنرمند یا ورزشکار به‌خودی خود مورد نقد قرار ندارد. اما به نظر می‌رسد این همکاری‌ها برخلاف شعارهایی نظیر حمایت از تولید ملی، بیشتر جنبه مالی و اقتصادی دارند.
تبلیغ برند دوو حالا روی دیگر ماجرا را نشان می‌دهد. برندی که هنوز هویت آن مشخص نیست. مدیران دوو یک روز آن را برندی کره‌ای می‌نامند، روز دیگر از خرید امتیاز آن خبر می‌دهند و گاه بحث اجاره‌ای بودن این برند را پیش می‌کشند.
اما درست زمانی که بحث تداوم ممنوعیت واردات لوازم خانگی به میان آمد، گروه صنعتی انتخاب از مانور تبلیغاتی خود را از اسنوا به دوو چرخاند. به نظر می‌رسد در نبود شرکت‌های معتبر خارجی در کشور، تعدادی از شرکت‌های خارجی قصد دارند بدین شکل خود را تنها خارجی موجود در بازار جا بزنند.
طبیعی است که این امر به‌راحتی امکان‌پذیر نباشد. پس برای اقناع افکار عمومی چه کسی بهتر از نیکی کریمی یا دیگر چهره‌هایی که هنوز حداقل محبوبیتی در جامعه دارند. اما آیا این نوع همکاری در نهایت به محبوبیت دوو می‌افزاید یا به تعداد مخالفان سلبریتیها؟
